هستيهستي، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

هستي من فرشته آسماني

ماجراهاي دومين يلدا

سلام دختر نازم يلدا هم گذشت همه چيز خوب پيش رفت ولي مامان مريض شد البته همه چيز رو برات اماده كردم ولي حال نداشتم خيلي دوست داشتم خونه خاله مرجان بريم ولي نشد از تو زياد نتونستم عكس بگيرم خوب شد تداركات قبلا انجام داده بودم كه مريضيم عود كرد لااقل يك چيزي داشتيم عكسها رو برات مي ذارم امسال دومين يلداي جيگرمنه پارسال خيلي كوچيك بودي مادربزگ فوت كرده بود هيچكس پيشمون نبود دايي ميثم و زن دايي اومدن پيش ما يك يلداي ساده و لي با همدلي فراوون اون موقع فاطمه سلما تو شكم زن دايي بود ولي اينبار ماشاله هر دو تاتون سر سفره يلداخدارو شكر به خاطر همه چيز امروز اول دي اومدن زمستون مبارك البته تو شهر خودمون نه خبري از برف نه بارون تازه داره پاييز...
18 دی 1392

كريسمس مبارك

لحظه های هستی من از تو پر شده است در تمام روز در تمام شب در تمام هفته در تمام ماه ... در تمام سالی که گذشت… نازنین من كريسمس مبارك       یک عمر خوشبختی یک  عشق الهی یک دنیا آروزی خوب برايت آرزو دارم و اميدوارم بابانوئل بسته هاي شادي رو برات هديه بياره     پروانه كوچولوي من بابا نوئل تو رو براي من هديه اورده دردونه ام ...
18 دی 1392

لذتي برتر از مادر شدن هست ؟

لذتی برتر از این نیست که جوانه ای در درونت بپرورانی و از آنگاه که قدمهای لرزانش را به این دنیا میگذارد فرشته ی نجاتش شوی و نیازهای کودکانه اش را با دل و جان برآوری و روزی نه چندان دور از آن زمان که شیره ی جانت را شبانه خسته و ناتوان در دهانش مینهی یا دست و پاهی ظریف و ناتوانش را نوازش  میکنی تا روی دو پاهای کوچکش بایستد و چند قدم تا آغوشت را،با خنده و هیجان گام بردارد و خودش را روی وجودت رها کند گرمای تنش را حس میکنی و تو هم در شادی این گام بزرگش در آینده شریک میشوی........ وصف ناپذیر است که زمانی به چشمهایم مینگری و با نگاه و لبخندت همراهی مرا میطلبی   یا وقتی مشغول کارهای روزانه در آغوشت گرفتهام و با تکه ای نا...
18 دی 1392

خداحافظ پاييز

دختر قشنگم امشب شب يلدا است پاييز با همه قشنگي هاش داره تموم ميشه امروز روز اخر پاييزه عزيزم امسال دومين شب يلدا است كه تو پيش مايي خدا رو شكر كه تو رو داريم عزيزم  هستي من  سی ام آذره و یک  شب زیبا یه  شب بلند به اسم شب یلدا شب شب نشینی و شادی و خنده شبی که واسه ی همه خیلی بلنده همه ی اهل خونه خوشحال و خندون آجیل و شیرینی و میوه  فراوون شب قصه گفتن و یاد قدیما قصه ی لحاف کهنه ی ننه سرما شب یلدا که سحر شد،فصل پاییز میره جای پاییز رو زمستون می گیره ننه سرما باز دوباره برمی گرده کوله بارش رو پر از سوغاتی کرده ...
30 آذر 1392

يلدا پيشاپيش مبارك

باز شب يلدا اومد بلندترين شب سال منتظرش مي شينيم از سال پيش تا امسال   همون شبي كه مي گن بلندتر از هر شبه شب هاي بعد يلدا كوتاه و كوتاه تره همه ي ما جمع مي شيم خونه مادر بزرگ مي شينيم زير كرسي هم كوچيك و هم بزرگ روي ميزش نشسته قاچ هاي هندونه يه كاسه ي بزرگش انار دونه دونه كيشميش و پسته مي ده با آلو و توت خشك نقل و نبات شيرين به هر كي مي ده يه مشت آخ كه شب هاي يلدا چه شور و حالي داره هر كسي زود نخوابه يك شب عالي داره                     &...
30 آذر 1392

ادامه جشن تولد پروانه اي

هستي جان   لبخند زدي و آسمان آبي شد                                   شبهاي قشنگ مهر مهتابي شد    پروانه پس از تولد زيبايت                                          تا آخر عمر غرق بي تابي شد     حالا شمعها رو فوت كن دوستات آيدا - اميرضا و ويدا بچه هاي خاله مريم  عكسهاي ديگه چون خانوادگي بود نتونستم بذارم ولي فاطمه سلم...
27 آذر 1392

تولد پروانه اي هستي جون

هر انسان لبخندی از خداست و تو زیبا ترین لبخند خدایی بهانه زندگیم تولدت مبارک . . .   دختر عزيزم دفترچه ی خاطرات قلبم را که خالی از عشق و یکرنگی بود سرشار از عشق و محبت کردی  ، نازنیم ، زیباترینم حضور گرم و همیشگی ات را هزاران هزار بار سپاس می گویم  برايت مي نويسم كه تولدت زيباترين لحظه زندگي ماست كه تمام تلاشم كردم تا بهترين خاطره رو برات ثبت كنم پس تولد پروانه ايت رو برات مي ذارم تا بعد ها كه بزرگ شدي ببيني و نظر بدي                      اينم كيك...
27 آذر 1392

تولدت مبارك هستي گلم

    دختر نازنينم تولدت مبارك ديروز 8 آذر تولد 1 سالگي هستي خانوم بود نازنينم ديروز با بابا خاطرات پارسال مرور مي كرديم چه لحظاتي بود همه  منتظر  اومدن تو بوديم باورم نميشه 1 سال گذشت با اومدن تو يك خانواده 3 نفره شديم كه اين خيلي لذت بخشه  دخترم اميدوارم صد ساله شي و سالها خوش و خرم زندگي كني بزرگترين ارزويم براي تو اينكه  خوشبخت باشي گل دخترم نازنينم به خاطر اينكه ماه محرم هستش قرار نبود برات جشن بگيرم قرار بود  يك كيك بگيريم و 3 نفره جشن بگيريم ولي پنج شنبه شب خاله مرجان و دايي ميثم زنگ زدن و گفتن مي خوايم بياييم براي همين تصميم گرفتم يك جشن كوچك بگيرم و ساده ترين تمي كه به نظرم رسيد تم پروانه اي ب...
10 آذر 1392

شعري براي تولد دخترم

دخترم يه ساله كه تو اومدي                                        كه منو به خنده مهمونم كني كه غمو از دل من بروني                                          و مرهمم باشي و درمونم كني                        &nbs...
10 آذر 1392