السلام عليك يا ابا عبدالله دختر نازنينم پارسال اين موقع ها منتظر اومدنت بودم تو سيزده محرم به دنيا اومدي يادمه روزهاي اخر بارداري ام بود نمي تونستم برم هيات چون شلوغ بود و جاي نشستن نبود و لي روز عاشورا با مامان جون رفتيم مسجد محله تا ظهر مونديم ناهار خورديم اومديم تمام دعاي اونروزم سلامتي تو بود خدا رو شكر مي كنم امروز كنارمي تو آغوشمي خدار رو به شاهزاده علي اصغر قسم دادم كه تو سالم و سلامت دنيا بياي اومدي و با اومدنت دنيا ي منو عوض كردي با تو مي خندم بدترين غم زندگيم ناراحتي تو و همه دعايم خوشبختي تو نمي دوني چه حس خوبيه به همه مي گم اگه مي دونستم مادر شدن اينقدر قشنگه زودتر بچه دار مي شدم هيچوقت از اينكه شبها نمي تونم...